تکامل انسان>6
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

 ابعاد بدن و عدم تقارن در آن‌ها

     هنگامي كه اجداد ما در راه رفتن به طور قائم توانا شدند، بدن انسان رشد و تكامل يافت، و ابعاد آن نسبت به ميمون‌هاي آدم‌نما به مقياس زيادي تفاوت پيدا كرد. از خصوصيات انسان آن است كه نسبت به ميمون‌هاي آدم‌نما دست‌هايش بلندتر و پاهايش كوتاه‌تر است و حال آن كه دست‌هاي ميمون آدم‌نما بلندتر از پاهاي اوست. با بررسي رابطه‌ي بين طول پا و تنه ملاحظه مي‌شود كه پاي انسان نسبت به پاي ميمون درازتر است.

     اكثر مردم در كارها از دست راست استفاده مي‌كنند و به اصطلاح "دست راست" هستند و شايد بيش از دو الي 5 درصد از مردم بيشتر از دست چپ استفاده كنند و به اصطلاح "دست چپ" باشند. در ميان بچه‌ها، دست چپ‌ها زيادتر و حتي به 10 درصد هم مي‌رسند، در حالي كه بعضي از محققين معتقدند كه به 25 درصد هم مي‌رسد. بچه‌ها تا هفت ماهگي معمولا" از هر دو دست استفاده مي كنند و به اصطلاح ذواليمينين هستند، و طي هفت سال اول زندگي‌شان دست راست يا دست چپ مي‌شوند. آموزش استعمال اشياء و لوازم مختلف فقط مخصوص دست راست درست شده است؛ بنابراين بچه‌هاي ذاتا" دست چپ هم اجبارا" دست راست مي‌شوند تقدم در به كار بردن دست راست در ساختمان آن اثر مي‌گذارد، و دست راست ممكن است از دست چپ چند ميلي‌متر و يا حتي چند سانتي‌متر بلندتر باشد. ترجيح در به كار بردن دست راست در ساختمان ساير اعضاء مخصوصا" در مغز موثر است. منطقه چپ نيم‌كره‌ي مغزي كه مربوط به دست راست است، در اشخاص دست راست داراي قشر مغزي رشد يافته‌تري است، و در اشخاصي كه دست چپ هستند با مقايسه با منطقه نيم‌كره‌ي راست تا حدي طبعا" رشدش كم‌تر از معمول است.

     گذشته از اين كه انسان ممكن است دست راست يا دست چپ باشد، در پا نيز ممكن است راست يا چپ پا باشد. راست و چپ بودن پا بستگي به اين دارد كه هنگام راه رفتن و ايستادن انسان استقرار را بر روي كدام پا ترجيح مي‌دهد. در مردمي كه پاي راست هستند، پاي راستشان بيشتر رشد كرده و درازتر شده است. اين امر را تا حدي بدين ترتيب توجيه مي‌كنند كه راه رفتن مستقيم يا ترجيح دادن يك پا به پاي ديگر تسهيل شده و امروزه نيز هنوز در راه رفتن موثر است. معلوم شده است كه هنگامي كه وزن روي پاي معيني تكيه مي كند خستگي كم‌تر مي‌شود. چهار پايان وزن بدن شان را كم و بيش مساوي بر روي دست و پاي چپ و راست متكي مي‌كنند.

   يك نمونه خوب از عدم تقارن فيزيولوژيكي و تشريحي در انسان موقعي ممكن است مشاهده شود كه انسان در يك ناحيه باز و بي‌درخت پر‌برف و طوفاني گم مي‌شود، و يا در تاريكي مطلق در دايره‌اي راه مي‌رود و به نقطه‌ي مبدأ باز مي‌گردد. همين امر درباره‌ي كسي كه راهش را در جنگل انبوهي گم كند و يا شناگري كه در درياي بزرگي بدون در دست داشتن قطب‌نما شنا كند، اتفاق مي‌افتد. در اين صورت كسي كه دست راست باشد برعكس حركت عقربه‌هاي ساعت به طرف چپ، و كسي كه دست چپ باشد به عكس آن به طرف راست، حركت مي‌كند و سرگردان مي‌شود.

     پيشرفت و تكامل حركت قائم كه همراه انتقال اجداد ما به زندگي در نواحي باز بود، اثر زيادي بر ساختمان تمام بدن گذاشت كه شامل عدم تقارن‌هاي زياد بدن نيز مي‌شود.

     ابزارهاي انسان يعني اعضاء مصنوعي‌ش در جريان تكامل، از اعضاء طبيعي‌اش بيشتر تغيير كرد. براي حيوان امكان سازش با تغييرات محيط طبيعي محدود شده است، اما انسان با تكميل مراحل و ابزار كار همراه با تكامل اجتماعي كه در آن زيست مي‌كند، مي‌تواند بي‌نهايت تكامل يابد. اين يكي از بزرگ‌ترين سيماهايي است كه انسان را از ساير موجودات زنده متمايز مي‌كند. مصرف گوشت مخصوصا" مغز استخوان، به عنوان غذا بيشتر از آتش در تكامل انسان موثر بوده است. انسان از مصرف گوشت خام حيواناتي كه مي‌كشت قدم فراتر گذاشت و به پختن آن دست زد كه البته هضم آن را آسان‌تر كرد. نتيجه اين كار آن بود كه فك‌هايش كوچك‌تر و ضعيف‌تر شد. در عين حال تغييراتي در امعاء و احشاء او به وجود آمد. مثلا" با انتقال از وضع گياه‌خواري به گوشت خواري يا هر دو طول روده‌ها بايستي تغيير كرده باشد.

     طول روده‌ها در نژاد‌هاي مختلف از 740 تا 1000 سانتي‌متر متغير است. كوتاه‌ترين طول روده 655 و بلندترين آن 1180 سانتي‌متر است.

     فعاليت كار انسان ابتدا اساسا" متوجه كسب غذا بود و روابط خاص جديدي بين مردم ايجاد كرد كه بعدا" به عنوان روابط اقتصادي يا روابط توليدي توضيح داده مي‌شود. بنابراين انتقال به مرحله شكار و خوردن گوشت و مخصوصا" مغز اسخوان به عنوان غذا تاثير پيشرونده‌اي در تشكيل انسان داشت و تكامل بعضي از مشخصات ويژه‌‌ي بدن انسان را تسهيل كرد. راه رفتن قائم تكميل شد؛ حفظ تعادل سريع‌تر گرديد؛ فك‌ها كوچك شد؛ و ظرفيت جمجمه افزايش يافت. جمجمه انسان به تدريج خصوصيات ميموني خود را از دست داد و بيش از پيش وضع انساني به خود گرفت.

     جمجمه‌ي انسان سيماهاي پيشرفته‌ي متعددي پيدا كرد، و در عين حال خصوصياتي را كه عقب مانده بود از دست داد. همين امر را مي‌توان در تكامل مغز و سازمان بدن انسان نيز صادق دانست. آثار پيشرفته و عقب مانده، نه تنها در انسان و همه‌ي موجودات زنده، بلكه در طبيعت به طور كلي خاص مسير حركت و تغيير، تكامل است.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب